مهد کودک برای کنترل کودکان نیست

‌اختلال در یادگیری، عدم رشد خلاقیت کودک، تأخیر در تکلم، گوشه‌گیری برخی از آثار نامطلوب مهدهای کودک هستند، پس باید تمام رفتارهای کودک در اختیار وی قرار گیرد و شرایط آزادی کامل در مهد فراهم باشد و در این محیط باید به دنبال رشد کودکان بود نه اینکه آنها را به اجبار کنترل کرد.

رشد بهنجار اجتماعی و شناختی و نیز شکوفایی شخصیت بهنجار تحت تأثیر شرایط و زمینه‌ای است که افراد در آن پرورش پیدا می‌کنند حال‌آنکه حضور کودک در مهدکودک‌ها می‌تواند در قابلیت‌های گفتاری آنان نقش مؤثری داشته باشد، همان‌گونه که از پژوهش‌های انجام‌گرفته برمی‌آید، یکی از فاکتورهای بسیار مؤثر در پیشرفت گفتار کودک، محیط و شرایط خاص زندگی او‌ست.

والدین و مربیان در هنگام سپردن کودک به مهدها باید آگاهی لازم را از مراحل رشد و تکامل کودک داشته باشد و متناسب آن شرایط و محیط را برای کودک در یک محیط سالم، آرام و به‌دوراز استرس همراه با فضای عاطفی مناسب فراهم کنند و بعد از این مقوله شرایط پرورش را فراهم کنند، اگر در برنامه‌های مهدکودک توجه بر برنامه‌های رشدمحور باشد، می‌توان شاهد رشد و تحول همه‌جانبه کودکان بود، البته منظور از رشد و تحول همه‌جانبه رشد جسمی، حرکتی، شناختی، عاطفی، اجتماعی، کلامی و خلاقیت است که با حضور کودک در مهد زمینه‌ی بروز خلاقیت‌ها با اجرای برنامه‌های آموزشی و پرورشی در قالب “طرح کار” به وجود می‌آید.

در شرایط کنونی والدین کمتر فرصت پیدا می‌کنند، در کنار تربیت کودکان به پرورش و آموزش آنان بپردازند، لذا مهدکودک می‌تواند این خلأ را پرکرده و کودک را برای رفتن به دبستان آماده کند، البته آموزش و آگاهی والدین از نحوه برخورد صحیح با کودک و کسب آگاهی از مؤثرترین شیوه‌های مقتدرانه فرزندپروری و برخورد مناسب با کودک است که نه‌تنها می‌تواند مشکلات رفتاری کودکان را کاهش دهد، بلکه در اثر آرامش روان آنان فرصت بهتری برای رشد و یادگیری در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد.

والدین علاوه بر برآوردن نیازهای جسمانی کودکان خود باید به نیازهای روانی‌شان نیز توجه کنند.مادران می‌توانند در محیط خانه تا حدودی با ایجاد سرگرمی‌های مناسب برای کودکان به رشد شناختی آن‌ها کمک کنند، اما کافی نیست، چراکه کودکان از سن 3 سالگی کنجکاوتر می‌شوند و محیط اطراف خودشان را جستجو می‌کنند علاوه بر این بازی با دیگر همسالان و گذراندن وقت با آن‌ها از سرگرمی‌های خوب در این سنین است که به‌ جز لذت‌بخشی جزو ضروریات رشد شناختی کودک است.

گروه‌های همسالان، محیطی را برای کودک فراهم می‌کند که در آن خود را بشناسد، به همین جهت کودک از طریق این محل‌های بازی می‌آموزد که پذیرفته شده و با دیگران شریک شود، از حقوق خود دفاع کند و به دیگران احترام بگذارد، بنابراین کودک از دنیای خودمحور به مرحله اجتماعی شدن قدم می‌گذارد، در صورتی که برخلاف تصور اکثر افراد، مهدکودک فقط جایی برای بازی کردن نیست، بلکه کودک در آن دائم در حال یادگیری است و توانایی‌های خود را توسعه می‌دهد. مثلاً وقتی او در اتاق بازی، به بازی‌های نمادین می‌پردازد، اطلاعاتی درباره خانه و خانواده به دست می‌آورد. نقاشی کردن و چکش‌کاری یا بازی با خمیر به رشد عضلات بازوها و دست‌های کودک کمک می‌کند که بعدها این امر او را در نوشتن یاری خواهد کرد.

مهدکودک نباید تبدیل به یک محل اجباری مثل مدرسه شود که کودک هرروز صبح زود مجبور باشد، از خواب بیدار شود و به آنجا برود و این موضوع او را اذیت کند، بلکه باید کودک سه روز در هفته به مهد برود و حتی زمان رفت‌وبرگشت در ساعات مشخصی باشد تا بدین گونه نظم را هم یاد بگیرد با اینکه مهدکودک جای تعلیم و تربیت و محبت مادر را نمی‌گیرد، ولی می‌تواند در رشد شناختی و اجتماعی کودکان تاثیر قابل‌توجهی داشته باشد.

در مرحله‌ای که کودک به محیطی خارج از محیط خانواده وارد می‌شود، تربیت و شخصیت او تحت تأثیر متغیرهای جدیدی قرار می‌گیرد، این متغیرها اگرچه تأثیر نهاد خانواده را به حداقل ‌رسانده است، اما پا به‌پای آن در تربیت و رشد شخصیت کودکان مؤثر بوده است، علاوه بر آن نباید نقش محیط، رسانه‌ها و سایر پدیده‌های نوظهور را نادیده گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *