تاثير مهد در سازگاري عاطفي و اجتماعي كودكان

كودك در مهد علاوه بر اينكه در موقع بازي، نيروهاي جسماني و عقلاني خود را به كار مي گيرد و مهارت هاي مختلفي را مي آموزد در بازي با ساير كودكان، چگونگي ايجاد ارتباط با آنها را فرا مي گيرد و ديگران را بهتر مي شناسد و از خود نيز شناخت بهتري به دست مي آورد.
به گزارش خبرگزاری مهر، كودكان معمولا عواطف خود را به طور آشكار ابراز مي كنند. بروز ناگهاني خشم و ترس در کودکان بسيار عادي است. بعضي روانشناسان اعتقاد دارند بايد به كودكان اجازه دهيم احساسات خود را آزادانه ابراز كنند تا با ابراز عواطف خود بتوانند آنها را تشخيص دهند.
یکی از محیط هایی که کودکان امروز قبل از مدرسه در آن قرار می گیرند مهد کودک است. محيط مهد كودك به كودك مي آموزد كه بايد با كودكان ديگر بسازد و ضمن اينكه با آزادي عضو گروه مي شود، بايد رعايت حال ديگران را بكند. کودک محيط مهد كودك را براي انجام اموري كه در خانه مجاز است مناسب نمي بيند.
مربي مهد از کودک انتظار دارد كه بسياري از مسائل خود را شخصا حل كند و بيشتر به خود متكي باشد. اگر در خانه، استقلال فردي كودك به اندازه كافي رشد نكرده باشد، مهدكودك مي تواند در ايجاد اين امر موثر باشد. مربي مهد مانند مادر، حساسيت زيادي به بعضي از رفتارهاي كودك نشان نمي دهد. مثلا مربي، پاسخ مثبتي به داد و فريادهاي كودك نمي دهد و در نتيجه او را مجبور مي كند كه در رفتار خود تغييرقابل توجهي به وجود بياورد. كودك نه تنها رفتار خود را با مربي سازگار مي كند، بلكه سازگاريهاي بسياري نسبت به همسالان خود نشان مي دهد.
در صورتي كه كودك نسبت به همسالان خود خشمگين شود و به آنها صدمه بزند، مورد توجه مربي قرار نمي گيرد. بنابراين تلاش مي كند هر چه زودتر خود را با شرايط جديد سازگار كند و از اين طريق، تجارب جديد و ارزنده اي كسب كند. استفاده از و سايل بازي، كتابها و ساير چيزهاي مهد كودك كه متعلق به همه است به كودك كم كم ياد مي دهد كه در منزل نيز بچه هاي ديگر را در بازيهاي خود شريك كند و از همبازي شدن با آنها لذت ببرد.
كودك براي بقاي خود در كودكستان، برخي الگوهاي رفتاري خود را تعديل مي كند و در اين زمينه تغييرات عمده اي در رفتار خود به وجود مي آورد. او بايد با همسالان خود سازگار شود و روشهاي جديدي را در چگونگي ابراز عواطف و سازگار شدن با محيط به كاربرد. گاه بايد خشم خود را شديدا ابراز كند و گاه بايد بكوشد كه با بعضي از كودكان دوست شود و روابط صميمانه اي با آنها برقرار كند و خشم خود را مهار كند.
بازي با همسالان عواطف و احساسات كودك را بيدار ساخته، او را به سوي زندگي اجتماعي و قبول مسئوليتها راهنمايي مي كند و از اين طريق احساسات خود را بيان مي كند و بدين و سيله، ترسها و نگرانيهاي خود را ابراز مي كند و در بسياري از موارد، مسائل خود را حل مي كند.
كودكان در بازيهاي گروهي، راه و رسم زندگي با ديگران را مي آموزند و تجارب جديدي كسب مي كنند. اين بازيها نه تنها در رشد شخصيت كودك موثر است، بلكه از طريق آنها مي توان به رشد عاطفي و اجتماعي كودك نيز پي برد و براي مشكلات او چاره اي انديشيد. كودك از طريق بازي با كودكان در مهدياد مي گيرد كه چگونه در استفاده از وسايل بازي با ديگران سهيم شود و از اين طريق حس تعاون و احترام به ديگران را در خود رشد مي دهد. كودك از طريق بازي گروهي در مهد، چگونگي رعايت مقررات را از طريق فرمانبرداري از مقررات و ضع شده را فرا مي گيرد.
البته كودكاني كه تجربه اجتماعي چنداني ندارند در ابتدا نمي توانند براي ساير كودكان حقوقي قائل شوند. لذا به شدت در مقابل آنها مقاومت مي كند و حاضر نمي شود اسباب بازي هاي خود را به آنها بدهد ولي به مرور ياد مي گيرد كه شرط اساسي بازي با ديگران، همكاري است و به تدريج آمادگي پيدا مي كند كه حقوق ديگران را درك كند و وقتي كودك به اين مرحله برسد زمان آشنايي و آموختن بازيهاي گروهي فرا مي رسد.
در نتيجه در كودكستان علاوه بر مربي گروه همسالان نيز نقش بسيار عمده اي را در رشد كودك ايفا مي كند. كودك از مربي و همسالان به عنوان الگو استفاده كرده از آنها تقليد مي كند. مطالعات نشان مي دهد، همان طور كه در سنين اوليه خانواده بيشترين نقش را در شكل گيري كودك دارد، در اين گروه سني، گروه همسالان و مربيان بيشترين نقش را در ايجاد الگوهاي شخصيتي كودكان داراست. مربي كودكستان بعد از پدر و مادر از موثرترين الگوها براي همانندسازي كودك است. كودك به زودي در مي يابد كه در كودكستان بايد روش ديگري را در پيش گيرد كه با خانواده متفاوت است. در كودكستان دنياي جديد و متفاوتي به روي كودك گشوده مي شود كه در آن عوامل جديدي براي اجتماعي شدن وجود دارد.